امروز پنجشنبه 06 دی 1403 http://kolbearamesh.cloob24.com
0

نتیجه گیری

با مروری در گذشته به راحتی می‌توانیم نقش قصه در تربیت و آموزش کودکان را شاهد باشیم. این‌که نیاکان ما با توجه به آنچه که در دین و اخلاقیات آمده، چگونه راه و رسم زندگی و آموزه های دینی را بدون این‌که کوچک‌ترین بی‌علاقه‌گی در کودکان ایجاد شود به شیوه‌ی قصه‌گویی و داستان‌سرایی به آن‌ها یاد می‌دادند.متأسفانه اکنون سیستم خشک آموزش، با حجم سنگینی از مطالب، در بسیاری از موارد نتوانسته‌ آنچه را که آموزش داده، حتی برای چند سال در ذهن دانش آموزان نگه دارد، چه رسد به این‌که یادگیری‌ها در رفتار فرد ملکه شود.امید است، با نگاهی به گذشته‌ی آموزشی خود، موارد مثبت را استخراج و با تلفیق با علوم روز؛ گامی در جهت بهینه‌سازی آموزش برداریم.

در پایان می‌توان چنین گزارش تخصصی نتیجه گرفت، که: تنوع روش‌های تدریس و نوع فعالیت‌های متناسب با هدف هر درس، در ایجاد علاقه­ مندی دانش آموزان به انجام فعالیت­های ریاضی تأثیر بسزایی دارد. همان طور­که در اجرای راه کارها اشاره شد، هریک از پژوهشگران، راه کارهایی را جهت رسیدن به هدف مورد نظر اجرا کرده بودند و به نتایج مطلوبی دست یافته گزارش تخصصی بودند. هم چون آقایی(1388) در پژوهش خود به این نتیجه رسیده بود که توجه به تفاوت‌های فردی و استفاده از تمامی امکانات موجود، در حل مشکلات دانش ­آموزان مؤثر می ­باشد، من نیز پس از اجرای طرح، به این نتیجه دست یافتم که برای ارائه­ی تکالیف و فعالیت‌های عملکردی به دانش‌آموزان، علاوه بر توجه به تفاوت‌های فردی، در نظر گرفتن نیازها و علایق آنان نیز، تأثیر زیادی در علاقه­مند نمودن فراگیران به درس ریاضی و انجام فعالیت­های آن دارد. هم چنین به این نتیجه دست یافتم که تقویت حافظه دیداری و شنیداری، و پرورش دقت و توجه دانش آموزان، در قالب بازی های هدفدار، تأثیر بسزایی در افزایش علاقه مندی آنان به انجام فعالیت های عملکردی درس ریاضی دارد.

اضطراب ریاضی و شرایط دلهره آور کلاس و امتحان ریاضی طبعاً موجب اختلال نظم و انسجام فکری و مختل شدن فرآیند پردازش اطلاعات و نقش مؤثر حافظه در دانش آموز می شود تا جایی که وی گاه بدیهیات و مسائل ابتدایی را نیز به یاد نمی آورد. به علاوه به نظر می رسد، که فرد با اضطراب ریاضی بالا کمتر قادرند تا از حافظه 7 فعال یا ظرفیت محاسبه مرکزی خود که پردازش قطعه خبری و اطلاعاتی را در هر لحظه برعهده دارد، به نحو مطلوبی بهره گیری کند. در واقع به جای اندیشه های سازمان یافته و مربوط افکار مزاحم و نامربوط ناشی از نگرانی ها و اضطراب ها، بخش مهمی از ظرفیت عقلانی و توانایی پردازش اطلاعات را تحت تأثیر قرار می دهند وموجبات نقصان بازدهی و ضعف عملکرد علمی را فراهم می آورند. در بررسی ارتباط بین سبک های شناختی و اضطراب هر چند کار چندانی انجام نشده است، ولی هادفیلد، معتقد است که اضطراب بالاتر در میان افراد میدان وابسته، بیشتر اتفاق می افتد تا در میان گروه هایی با سبک شناختی میدان ناوابسته. در عین حال مطالعات زیادی لازم است تا بررسی شود که چگونه اضطراب ریاضی با سبک های شناختی افراد و نیز فرایند های پردازش اطلاعات علمی و استفاده از ظرفیت های گزارش تخصصی عقلانی آنان در تعامل قرار می گیرد.